تئاتر و رسالت آیینی



هادی مشهدی/از ورای زبان شیرین و شیوای کردی آن چه را دستگیر مخاطبی نا آشنا با این زبان، چون نگارنده، می شود، شکل و شیوه و چگونگی تلفیق یک آیین با تئاتر است. قبل از این که به این موضوع بپردازیم، طرح سوالی ضروری به نظر می رسد، نقش زبان در رخدادی دراماتیک که البته دیالوگ محور است، چیست؟ واضح است که اگر بخواهیم نقشی اساسی و تعیین کننده برای آن تعریف کنیم بخش قابل توجهی از ویژگی ها و اصلا آن چیزهایی که درام را سامان می دهند زیر سوال خواهیم برد، اما طرح این فرضیه نمی تواند سوال مذکور را منتفی کند، چراکه به هر روی ارتباط مخاطب با یک اثر هنری، به طور ویژه تئاتر، تحت تاثیر قرار می گیرد، خاصه این که به نظر نمی رسد بتوان به شکلی قاعده مند و با تعریف، مخاطب خاصی برای یک اثر هنری تعریف کرد، البته لازم به تاکید است که این مسئله را باید فارغ از توانایی های ذاتی تئاتر قابل طرح دانست. شاید بتوان در بررسی دقیق تر و جزئی تر این اثر این مطلب را مورد مداقه قرار داد و به نتیجه ای خواه نسبی دست یافت. همانطور که ذکر شد بارزترین ویژگی نمایش «چریکه، واران» تلفیق یک آیین با قواعد و رویکردهای تئاتری آُن هم به سبک کاملا آکادمیک آن است. نویسنده در سامان دهی این تلفیق به موفقیتی نسبی دست یافته است، دلیلی که می توان گواه بر این مدعا قرار داد، داستان است، مسبوق به سابقه غالب کارهایی که قصد نزدیک شدن به آیین ها را دارند از داستان گویی و یا بهتر است بگوییم پرداخت داستانی غافل می شوند که بدیهی ست متعاقب آن درام هم قوام نمی یابد یا اصلا متولد نمی شود، دیگر نه شخصیت وجود دارد، نه ریتم و ضرباهنگ و نه تغلیق و چه و چه. تمام این نقایص تنها به این دلیل تولید می شوند که نویسنده و کارگردان از یاد می برند که در حال تولید یک تئاتر هستند و متعاقب آن صحنه تئاتر را به جایی برای فقط بازنمایی آیین ها تبدیل می کنند. همانطور که گفته شد در نمایش مذکور این نقص وجود ندارد، آیین مد نظر نویسنده با طرحی ساختارمند و دقیق در بستر داستان جاسازی شده است و به تبع به دنبال آن شخصیت هایی کنش مند و صاحب فعل خلق شده اند. داستان از ضرباهنگ قابل قبولی برخوردار است، روال منطقی و صحیح خود را پیش می برد تا تمام می شود، باز تاکید بر این نکته خالی از لطف نیست که مخاطب، آیینی را هم در بستر یاد شده، باز شناسی کرده است. اگر از رهگذار طرح این ویژگی بخواهیم سوال قبل را پی بگیریم، باید به این نکته تاکید کنیم که مخاطب، یک رخداد دراماتیک را می بیند و از آن لذت هم می برد، اما شاید بتوان گفت، آن چنان که باید با جان کار ارتباط نمی گیرد. این که نگارنده این سطور حتی آشنایی شنیداری چندانی با زبان زیبای کردی ندارد، لذا از جزئیات داستان چیزی در نیافته، اما تا آخرین لحظه آن را پی گرفته و لذت هم برده است، مصداقی بر تایید مدعای مذکور است. پر واضح است که وقتی می توان چنین رایی در رابطه با این نمایش صادر کرد می توان بر شاخصه های اجرایی آن هم به نوعی مهر تایید زد، چراکه قطعا و یقینا آن ها هم عواملی موثر در برقراری ارتباط هستند، حتی به همان شکل و صورتی که ذکر شد. نمایش از زمانی نسبتا طولانی و تابلوهایی متعدد برخوردار است، همچنین شخصیت ها و کاراکترها هم زیاد هستند علاوه بر آن تیم اجرایی از گروه فرم هم بهره جسته است، این همه می توانند به راحتی بستری برای تولید ملال در مخاطب ایجاد کنند، اگر به بی راه رفته باشند؛ اما شاهد این هستیم که تمامی اجزا مذکور به خوبی در کنار هم چفت شده اند، بازیگران از موفقیت نسبی برخوردار هستند، به جز مواردی جزیی از ایست هایی صحیح و منطقی برخوردارند، به تحلیلی صحیح از متن و شخصیت ها دست یافته اند، صحنه را می شناسند و در خلق موقعیت ها موفق هستند. نکته جالب توجه دیگر این است که در حد و اندازه امکانات شنیداری مخاطب نا آشنا به زبان کردی، دیالوگ ها به شکلی، منظوم و ریتمیک به نظر می رسند، هر چند به دلیل یاد شده نمی توان به لحاظ فنی در آن ها دقت کرد اما باید گفت بسیار گوش نواز، زیبا و موثر هستند. موسیقی زیبای بومی به خوبی در بطن کار جای گرفته است، هم کاربردی افکتیو دارد و هم رسالت خود را به انجام رسانده است، از حرکات فرم به خوبی و به جا استفاده شده است و در نهایت می توان گفت که این همه در کنار هم باعث تولید ریتمی در خور و قابل قبول شده است. در نهایت باید از تلاش های این گروه قدرانی کرد.



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره